.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
نامه بی سابقه آیت الله آملی لاریجانی به احمدی نژاد
تعجب در این است که چرا در مقابل قانون اساسی ایستاده‌اید؟
شمال نیوز : آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه با ارسال نامه ای،به موارد مندرج در نامه اخیر رییس جمهور پاسخ داد.

شمال نيوز: آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه با ارسال نامه ای،به موارد مندرج در نامه اخیر رییس جمهور پاسخ داد.

به گزارش شمال نیوز به نقل از اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه متن کامل پاسخ رییس قوه قضاییه به نامه اخیر رییس‌جمهور به شرح زیر است:
 
دکتر محمود احمدی‌نژاد

 رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

بعد از سلام، نامه مورخه 1/8/91 شما را همزمان با انتشار آن در رسانه‌ها، دریافت نمودم. بسیار متأسّفم که در شرایط خاص کنونی و پس از رهنمودهای مقام معظم رهبری دائر بر ضرورت حفظ آرامش و وحدت و توجه به مشکلات مردم، شاهد چنین مکاتبات رسانه‌ای هستیم. از باب انجام وظیفه و تنویر افکار عمومی و دفاع از قانون اساسی و حقوق عامه و جلوگیری از انحرافات و قانون‌گریزی‌ها ناچار از توضیحات زیر می‌باشم و همانطور که در نامه محرمانه گفته‌ام: این سطور را می‌نگارم تا در ذاکره تاریخ بماند.

 1 - مدّت مدیدی است که در مقابل حملات غیرمنطقی و غیرقانونی و نسبت‌های خلاف واقع شما به قوه قضائیه و مسئولان آن، سکوت اختیار کرده‌ام. مبنای این سکوت رعایت مصالح نظام و تبعیّت از فرامین مقام معظم رهبری در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست. لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت «خیلی محرمانه» ارسال داشتم تا این مصلحت اهم را رعایت کرده باشم. متأسفانه شما به بهانه «حقوق اساسی ملت» نامه دومتان را نیز رسانه‌ای کرده‌اید که علاوه بر سخنان نادرست، نسبت‌های ناروا و خلاف واقع بسیاری در آن مطرح کرده‌اید. سکوت بر این نسبت‌های خلاف واقع ممکن است پاره‌ای اذهان را ره زند که شاید واقع امر همین است که می‌گویید.
 
2 - مبنای باطلی که تقریباً اکثر دعاوی شما بر آن استوار گشته، باید مورد مداقّه قرار گیرد و واضح گردد که چگونه نه فقط در مورد آن اشتباه کرده‌اید بلکه متعمدانه علیرغم همه تصریحات قانون اساسی و تفسیرهای روشن شورای محترم نگهبان بر آن پای می‌فشرید و برای دیگران خط کشی‌های نادرستی ترسیم می‌نمایید و همه را متهم به تجاوز به حقوق خود می‌نمایید. حکایت شما حکایت سلطانی است که اموال و املاک مردم را غاصبانه تصرف کرده بود و به ملک خود منضم ساخته بود و به همه می‌گفت چرا رعایت ملک سلطان نمی‌کنید!!
 
3 - گفته‌اید «براساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است». و قاعدتاً معتقدید معنای آن اجرای قانون اساسی در همه حیطه‌هاست.
 
آیا واقعاً با خود نیندیشیده‌اید که اگر این فهم از قانون اساسی درست باشد، پس معنای تفکیک قوا و استقلال آنها که در اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی بر آن تنصیص شده است، چه خواهد بود.
 
برای تنویر خاطر حضرتعالی نصّ اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی را می‌آورم:

 «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوه مقنّنه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امّت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردد. این قوا مستقل از یکدیگرند».
 
اگر بنا به فهم شما از اصل 113، رئیس‌جمهور مجری قانونی اساسی است و معنایش هم این است که همه نهادها و دستگاه‌ها و قوای مذکور در قانون اساسی مشمول این اجرا می‌گردند، بفرمایید معنای استقلال قوا از یکدیگر چیست؟
 
علاوه بر نکته فوق، نگاهی به صدر اصل یکصد و پنجاه و ششم بیندازید: «قوه قضاییه، قوه‌ای است مستقل که...». اگر بنا باشد «مجری» قانون اساسی در قوه قضاییه هم رئیس‌جمهور باشد، این استقلال چه معنایی دارد؟!
 
4 - در اصل یکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسی آمده است:
 
«به منظور انجام مسئولیّت‌های قوه قضاییه در کلیّه امور قضایی و اداری و اجرایی، مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبّر را برای مدّت پنج سال به عنوان رئیس قوّه قضاییه تعیین می‌نماید که عالی‌ترین مقام قوّه قضاییه است».
 
نصّ این اصل که اجرای مسئولیت‌های قوه قضاییه را به عهده رئیس قوه قضاییه گذاشته است جایی برای «مجری» دیگری باقی نمی‌گذارد.
 
5 - اینجانب به همراه اکثریت قریب به اتفاق اعضای محترم شورای نگهبان که مسئولیت تفسیر قانون اساسی را بعهده دارند و داستان آن خواهد آمد، معتقدیم تفسیر مسئولیت اجرا و تعمیم آن به همه قوا آنگونه که شما معتقدید، خطاست.  با این وجود بفرمایید به چه منطقی اینجانب باید به فهم شما از قانون اساسی تمکین کنم؟! صورت مسأله روشن است: رئیس دو قوه دو برداشت مختلف از قانون اساسی دارند: بنده حیطه «مسئولیت اجرا» را منحصر در قوه مجریه می‌دانم(به قرینه همه آنچه آوردم) و شما آن را عام و شامل همه قوا و دستگاه‌ها(حسب ظاهر نامه ارسالی و پاره‌ای سخنان جسته و گریخته دیگر)، و فعلاً فارغ از صحت ادله و استدلالات، به چه دلیل باید به نظریّه‌ای که آن را صددرصد خطا می‌دانم تمکین کنم و برای شما در امور اجرایی قوه قضاییه و یا نظارت بر آن حقی و شأنی قائل باشم؟!
 
6 - اگر به هر دلیل بین رؤسای قوا و مسئولین در فهم قانون اساسی اختلافی روی داد، به صراحت قانون اساسی، مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی که فصل‌الخطاب در این امور خواهد بود، شورای محترم نگهبان است.
 
شورای محترم نگهبان در رأی تفسیری موّرخ 12/4/91 خود به روشنی آورده است که رئیس‌جمهور بر اساس اصل 113، حق نظارت بر اجرای قانون اساسی ندارد. اکنون بفرمایید چرا و به چه مجوّزی به خود حق می‌دهید در مقابل رأی تفسیری شورای نگهبان تمکین ننمایید.

براساس اصل نود و هشتم قانون اساسی: «تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه‌چهارم آنان انجام می‌شود.»

7 - شما حتماً به نظریه تفسیری اخیر شورای نگهبان واقفید. تعجب در این است که چرا در مقابل قانون اساسی ایستاده‌اید و با فرافکنی علیه قوای دیگر از پذیرش آن شانه خالی می‌کنید. برای تذکّر مجدد به حضرتعالی و برای اطلاع عموم مردم شریف‌مان متن تفسیر شورای محترم نگهبان را در اینجا می‌آورم:

 
نظر شورای نگهبان

 
« عطف به نامه شماره 46909/31/91 مورخ 17/3/1391، مبنی بر اظهارنظر تفسیری در خصوص اصل 113 قانون اساسی، موضوع در جلسه مورخ 31/3/1391 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نظر شورا به شرح زیر اعلام می‌گردد:

1- مستفاد از اصول متعدد قانون اساسی آن است که مقصود از مسئولیت اجرا در اصل 113 قانون اساسی، امری غیر از نظارت بر اجرای قانون اساسی است.

2- مسئولیت رئیس‌جمهور در اصل 113 شامل مواردی نمی‌شود که قانون اساسی تشخیص، برداشت، نوع و کیفیت اعمال اختیارات و وظایفی را به عهده مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و هر مقام و دستگاه دیگری که قانون اساسی به آنها اختیار یا وظیفه‌ای محول نموده است.

3- در مواردی که به موجب قانون اساسی رئیس‌جمهور حق نظارت و مسئولیت اجرا ندارد، حق ایجاد هیچگونه تشکیلاتی را هم ندارد».

 این تفسیر علاوه بر اینکه صراحتاً نظارت رئیس‌جمهور را به حسب اصل 113، نفی می‌کند، مسئولیت وی را نیز در حیطه وظایف مذکور در قانون اساسی برای دیگر قوا و دستگاه‌ها و نهادها منتفی می‌داند.

 8 - جناب رئیس‌جمهور؛ آیا واقعاً دغدغه شما، صیانت از حقوق اساسی مردم است؟ در این صورت باید به قانون اساسی که سند حقوق اساسی مردم است احترام بگذارید و در موارد اختلاف، به داوری که خود قانون اساسی تعیین کرده، تمکین کنید نه اینکه همواره فراتر از اختیارات مذکور در قانون اساسی، و با تفسیری شخصی، نسبت به سایر قوا مدعی شوید و بی‌جهت و بدون دلیل، موجب تنش در جامعه گردید، و خوراک تبلیغاتی برای معاندین و دشمنان انقلاب فراهم آوردید.

9-‌ در بند سوم نامه در پاسخ این جمله بنده که نباید قبل از استیذان از قوه قضاییه، نسبت به سرکشی به زندان‌ها برنامه‌ریزی می‌کردید، آورده‌اید: «باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی، لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت‌اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش‌بینی نشده است».

البته و صد البته کبرای این سخن درست است و کسی را در آن تردیدی نیست. تمام سخن در تطبیق ‌نادرست شماست. در اصول قانون اساسی ننوشته‌اند که آقای رئیس‌جمهور هرگاه اراده کرد می‌تواند به زندان‌ها برود و با هر زندانی صحبت کند و در هر دادگاهی ولو غیرعلنی حضور پیدا کند.

 سخن ما با شما این است: مسئولیت اجرای رئیس‌جمهور محدود و منحصر به قوه مجریه است و البته همچون سایر سران قوا پاره‌ای وظایف خاص دیگر هم دارد که درحدّ قانون اساسی معتبر است همچون ریاست شورای عالی امنیت ملّی، ریاست شورای انقلاب فرهنگی و غیر آن. در هر حال به حسب نصّ قانون اساسی برای انجام مسئولیت‌های قوه قضائیه در کلیّه امور قضایی و اداری و اجرایی، رئیس قوّه قضاییه از ناحیه رهبری تعیین می‌شود و عالی‌ترین مقام قوه قضاییه است. طبق قانون، دادگاه‌ها و سازمان‌های تابعه بخشی از قوه قضاییه‌اند؛ با این حساب چگونه می‌فرمایید که سرکشی به زندان‌ها نیاز به هماهنگی و موافقت قوه قضاییه ندارد.
 

10 - آورده‌اید: «چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت‌های قوه قضاییه حاکم باشد آیا نمی‌شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت‌اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضاییه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می‌شود.»

 البته این نسبت خلافی است که داده اید، بنده هیچگاه نگفته‌ام که اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانم، بلکه بر عکس مصلحت اندیشی بنده، دقیقاً در راستای تحفظ بر اجرای دقیق قانون اساسی و ممانعت از دخالت‌های بیجا و خارج از حدود قانونی بوده است، و اگر آن زمان کسی در این تردید داشت، اکنون با رفتارهای نامتعارف و نامه‌پراکنی‌های علنی، دیگر در این نکته کسی تردید نمی‌کند.

11 - عجیب‌تر از این نسبت، مطلب خلاف دیگری است که به اینجانب نسبت داده‌اید، گفته‌اید: «متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده‌اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکّر دادم. امّا متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضاییه درباره مطبوعات و رسانه‌ها با همین نگاه انجام می‌گیرد».

 بنده در اینجا صراحتاً اعلام می‌کنم که این نسبت، خلاف واقع و کذب است. و به خاطر هم نمی‌آورم که حضرتعالی حضوری در این باره اشاره‌ای کرده باشید. ولی در هر حال اینجانب در هیچ موضعی و در هیچ زمانی نگفته‌ام که وجود هیئت منصفه که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارم. اگر کمترین شاهدی دارید اقامه کنید.

12 - آنچه بنده در طی برخی جلسات گفته‌ام و مضبوط هم هست و کاملاً هم از آن دفاع می‌کنم، این است که فرق است بین «مشروط بودن رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی به حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری» که نصّ قانون اساسی است و اینجانب صددرصد آن را قبول دارم و بین «الزام قاضی به تبعیّت از رأی هیئت منصفه ولو اینکه آن را خلاف بداند». این دوّمی مطلبی است که آن را قبول ندارم و آشکارا هم می‌گویم و موضع شخصی بنده هم نیست، موضع اکثریت یا همه فقهای محترم شورای نگهبان است که نظر آنان طریق احراز خلاف شرع بودن قوانین و مقررات و حتی اطلاقات و عمومات قانون اساسی است. و در قانون اساسی نه فقط مطلبی علیه آن نیامده، بلکه ذیل آن به توضیحی که خواهد آمد، مؤید ادعاست. متأسفانه عدم تفکیک دو مطلب فوق که ظاهراً تا حدی دقت می‌طلبیده است، منجر به نسبت دادن چنین مطلب خلاف واقعی به اینجانب شده است.

بنده الزام قاضی به رأی دادن بر خلاف نظر خویش را جایز نمی‌دانم و بعید هم می‌دانم فقیهی این امر را جایز بشمارد.

 13 – نکته قابل توجه این است که در ذیل اصل یکصد و شصت و هشتم تصریح شده است: «نحوه انتخاب، شرایط، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می‌کند.»

فقهای محترم شورای نگهبان در مقام رسیدگی به طرح هیئت منصفه که در مجلس ششم مطرح شده بود، مکرراً بصورت رسمی نظر خویش را دائر بر جایز نبودن الزام قاضی به رأی بر خلاف نظر خود به مجلس محترم شورای اسلامی اعلام نموده‌ا‌ند.

14 - در بند چهارم نامه، با اشاره به اینکه گفته‌ام «در شرایط کنونی که موضوع اصلی، رسیدگی به معیشت مردم، سامان دادن به اقتصاد کشور و کنترل بازار است، رفتن به زندان اوین که یکی از منتسبین نزدیک شما در حال تحمل کیفر در آن زندان می‌باشد، و پس از گذشت هفت سال از دوره ریاست جمهوری شما، شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت و به هیچ وجه به مصلحت نمی‌باشد» پرسشهایی مطرح کرده‌اید که برخی از آنها اصلاً محصّلی ندارد مثل اینکه گفته اید: «آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمایید؟»

در اینجا معلوم نیست مقصود چه حکمی است با چه محتوایی، مقصود حکم قضایی و انشاء رأی است یا غیرقضایی و صرفاً تصدیق امری، و اگر حکم قضایی مقصود است حکم قضایی مربوط به چه چیزی. با این‌ همه ابهامات، سؤال شما محصّلی ندارد. در عبارتی که نقل کرده‌اید بنده حکم قضایی صادر نکرده‌ام، بلکه چند مطلب گفته‌ام که در آنها نوعی «تصدیق» به معنای منطقی وجود دارد. اگر از من بپرسید آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود تصدیق‌هایی در باب مصلحت بودن یا نبودن یا شائبه سیاسی داشتن و نداشتن، داشته‌ باشید، پاسخ حتماً مثبت است.

 حتماً می‌توانم تصدیق‌هایی از این قبیل داشته باشم اعم از اینکه شما آنها را بپذیرید یا نپذیرید. واضح است که بر اساس تشخیص سیاسی خود و از باب نصح مؤمنین می‌توانم بگویم جناب رئیس‌جمهور این کار شما موجب شک و شبهه در اذهان می‌شود و به صلاح نیست. مسأله بسیار سهل است، نمی‌‌دانم چرا در آن مانده‌اید؟!

15 - در قسمت دیگری پرسیده‌اید: «به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی، جنابعالی می‌‌توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.» پاسخ آن است که پرسش شما نادرست است: بنده نه تفسیر سیاسی کرده‌‌ام و نه مانع از اجرای قانون اساسی شده‌ام. آنچه رخ داده است مانع شدن از دخالت شما در کار قوه قضائیه است که آن را نه فقط از اختیارات خود می‌دانم، بلکه صد در صد وظیفه می‌‌دانم. وظیفه می‌‌دانم که نگذارم فتح بابی در دخالت ناصواب قوه مجریه در حیطه اختیارات قوه قضائیه صورت گیرد و آنچه راجع به شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم گفته‌ام، «خبری است از انعکاس عمل شما در اذهان عمومی». می‌‌توانید این گزاره‌ واقعی را بپذیرید یا نپذیرید ولی بهرحال این یک تفسیر سیاسی نیست.

16 - در ادامه گفته‌اید: «خامساً به راحتی به اینجانب اتهام «حمایت از مجرم» زده‌اید ...  چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. ... در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام می‌زنید، آیا می‌توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود؟».

این جملات بسیار تعجب‌آور است. شما بعنوان رئیس‌جمهور کشور، مجموعه دستگاه قضایی را زیر سؤال برده‌اید آن هم بر اساسی واهی. در حالیکه بقول خودتان سوگند یاد کرده‌اید که پاسدار نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشید. آیا سزاست دستگاه قضایی کشور که رکن مهمی از نظام جمهوری اسلامی است، بر اساس ویرانی، مورد هجمه قرار گیرد و بهانه بدست دشمنان و ضدانقلاب داده شود. قاعدتاً اخبار رسانه‌های خارجی این روزها به عرض عالی می‌رسد.

من از قرائت‌ها و تفسیرهای شما انگشت به دهان می‌مانم. از کجای نامه اینجانب برآمده است که شما را «متهم به حمایت از مجرم» کرده‌ام. گفته‌ام کار شما در این ظرف زمانی خاص «شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت». معنای عرفی شائبه این است که در اذهان شک و شبهه ایجاد می‌کند. بنده خود قضاوت نکرده‌ام که شما جانبدار مجرم هستید یا نیستید، بلکه خبری داده‌ام از یک واقعیت، خبر از یک انعکاس عمومی و این ربطی به متهم ساختن حضرتعالی آنهم از ناحیه اینجانب ندارد.

در همان نامه که مورد استناد شماست، در عبارت دیگر به صراحت به «اذهان برخی» تأکید کرده‌ام و گفته‌ام «... حتماً شائبه سیاسی بودن این گونه اعمال را در اذهان برخی تقویت خواهد کرد».

 واقعاً معنای «تقویت شائبه سیاسی بودن در اذهان برخی» یعنی من شما را متهم می‌کنم؟!! این چه قرائتی است؟

شما براساس این فهم ناصواب مجموعه قوّه قضاییه را که به نصّ قانون اساسی مرجع تظلّمات و رسیدگی عادلانه به منازعات است، زیر سؤال برده‌اید. از این کار چه کسانی سود می‌برند؟ این همان صیانت از قانون اساسی است که بدان سوگند یاد کرده‌اید؟

17 - در امر هفتم به مشکلات مزمن اقتصادی کشور اشاره کرده‌اید و به وظایف اصلی قوه قضاییه در برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت‌خواری‌ها و.... .

قوه قضاییه مفتخر است که به خصوص در این چند سال اخیر مبارزه بی‌امانی را با مفاسد اقتصادی پی‌ ریخته است و خواب را از چشمان بسیاری از رانت‌خواران ربوده است. نمونه بارز آن برخورد با فساد کلان اقتصادی اخیر است که واقعاً اعتماد عمومی را جریحه‌دار ساخته بود. فعلاً در باب نقش برخی مقامات و دستگاه‌های اجرایی در این فساد کلان سخنی نمی‌گویم و آن را به زمان دیگری وامی‌گذارم. حضرتعالی براساس فرمایش این فقره از نامه‌تان باید از این برخورد شجاعانه توأم با رسیدگی‌های دقیق قوه قضاییه استقبال می‌کردید ولی متأسفانه در عمل اینطور نشده است. در مصاحبه تلویزیونی زنده، در مقابل دیدگان حیرت‌زده میلیون‌ها نفر با اشاره به محاکمه مفسدان اقتصادی مطلبی قریب به این مضمون گفته‌اید: «ما که نفهمیدیم چه شد البته برای ما روشن است ولی بالاخره کو؟» آیا این همان حمایت شما از اجرای قانون اساسی و مبارزه با مفاسد اقتصادی است که در این نامه به آن تأکید می‌کنید؟

18 - گفته‌اید «در حالیکه به فرموده امام راحل(ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی‌القاعده در آن به روی اقشار مختلف حقوقدانان، روانشناسان، جامعه‌شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می‌رفت با استقبال مسئولین قوه قضاییه مواجه شود، شائبه‌ای ایجاد نمی‌کند بلکه مخالفت با این امر شائبه‌های زیادی ایجاد خواهد کرد.»

اوّلاً هم‌اکنون حسب گزارش، بسیاری از روانشناسان و مددکاران اجتماعی به زندان‌ها رفت و آمد دارند و برنامه‌های متنوع و مؤثّری برای بهبود وضعیت روحی زندانیان و بازگشت آنان به زندگی در دست اقدام دارند.

 کدام زمان حضرتعالی از من در این باره پرسش کرده‌اید و بنده از اطلاع‌رسانی به شما امتناع کرده‌ام؟ بعلاوه بسیاری از مشکلات در این ارتباط معلول وضعیت بودجه قوه قضاییه است که متأسفانه دولت شما در مسأله بودجه قوه قضاییه بسیار کم‌لطفی می‌کند که این داستانی طولانی دارد و باید در جای دیگری گفته آید.

 ثانیاً بنده با بازدید رئیس‌جمهور از زندان به نحو کلی مخالف نیستم و این نکته را صراحتاً به وزیر محترم دادگستری گفتم که به آقای رئیس‌جمهور بفرمایید «فعلاً این بازدید مصلحت نیست، هر زمان مصلحت بود اعلام می‌کنم»، معنای این سخن ممانعت کلّی نیست. به همان علل و عواملی که قبلاً گفتم معتقدم فعلاً این بازدید به مصلحت نیست. تشخیص این مصلحت هم با اینجانب است نه با شما. سازمان زندان‌ها مجموعه قوه قضاییه است و چنانکه قبلاً به تفصیل آورده‌ام اداره و انجام مسئولیت‌های قوه قضاییه با رئیس قوه قضاییه است نه با رئیس‌جمهور و حسب نص تفسیر شورای نگهبان، شما حق نظارت بر قوای دیگر ندارید. اما نیک بخاطر دارم قریب به دو سال پیش که در جلسه‌ای مسأله وضعیت دشوار زندان‌ها و کمبود بودجه برای توسعه و تجهیز آنها مطرح شده بود به حضرتعالی گفتم شما خود از زندان‌ها بازدید کنید تا مشاکل را به چشم خود ببینید. حال چرا باید با بازدید شما مخالفت کنم؟ سرّ مخالفت امروز بنده همان است که گفته‌ام. بعلاوه حسب گزارش سازمان زندان‌ها تنها در دوره مسؤولیت اینجانب بیش از صدها نفر از وزرا، استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس و هیات‌های خارجی از جمله برخی از سازمان‌های بین‌المللی از زندان‌ها بازدید بعمل آورده‌اند؛ چرا مطالبی مطرح می‌کنید که اینگونه القا شود که در زندان‌ها بر روی همه بسته است.

 19 - متأسفانه نامه‌‌ها و پاره‌ای گفتارهای شما این گمان را تقویت می‌کند که برای خود «حق نظارت» و «بازدید» و «بررسی» در تمام دستگاه قضایی حتی دادگاه‌ها قائلید.

 علاوه بر این باید عرض کنم که مزید بر مصلحت‌سنجی‌های قبلی، اکنون هم این را یک مصلحت ملزمه می‌دانم که بر این توهمات خط بطلان بکشم. هر منصفی سطرهای پایانی نامه شما را بخواند، در این تشخیص مصلحت، با بنده همراهی خواهد کرد. شما گفته‌اید: «مطمئناً با سرکشی از زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد.»

 حسب نصّ تفسیر شورای محترم نگهبان که همه قوا وظیفه دارند نسبت به آن تمکین کنند، حضرتعالی چنین وظیفه (و البته اختیاری) ندارید. نمی‌شود انسان خود برای خود وظایف و اختیاراتی تخیّل کند و بعد هم به دنبال آن راه بیفتد. از سخنان شما چنین استشمام می‌شود که قصد دارید ولو بدون هماهنگی و اجازه مسئولان ذی‌ربط در قوه قضاییه، به زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها سرکشی کنید. به حضرتعالی عرض می‌کنم که این، تعدّی از حدود و اختیارات رئیس‌جمهور و دخالت در کار قوه قضاییه است و اینجانب حسب وظیفه‌ای که براساس قانون اساسی دارم و از جمله آن صیانت از استقلال قوه قضاییه و اداره مقتدرانه آن است، قاطعانه از هرگونه حرکت تعدّی‌گونه و دخالت نابجا مما

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 3 آبان 1391
نمایندهای مجلس که از عهده رئیس جمهوری بر نمی آیند فقط قوه قضائیه شاید بتون کاری بکنه.
عسكري 3 آبان 1391
درود خداوند بر آيت الله لاريجاني . مازندران به چنين مردان شجاع و خداترسي ميبالد
نا شناس 3 آبان 1391
دمت گرم حال کردم
نا شناس 3 آبان 1391
همین کم بود که قوا به جون هم بیفتن
شهدا ببینند که چه بر سر نظام اسلامی افتاد
نا شناس 3 آبان 1391
درود بر قاضی القضات
هادی 4 آبان 1391
الان نياز به وحدت داريم چرا بايد اين ها به جون هم دارن مي افتند
نا شناس 4 آبان 1391
شهدا چی رو ببینند؟
دعوای دو نفر رو که چی بشه؟
اون بیچاره ها فقط بخاطر امام رفتن
الان امام خامنه ای اذن جهاد بده همه حاضرن

ما تو نون شب موندیم حالا رئیس جمهور یکهو عاشق بازدید زندان شده
من یک کارگرم از نوع فوق لیسانس حقوق قضائی از ساعت 7 صبح تا 6 غروب کار میکنم روزی 5500 تومان یعنی به زحمت یک بسته پنیر میشه
همشون باید جوابگو باشن اون دنیا
این همه اهمال کردن با دور و بری های رئیس جمهور که اینم شد عاقبتش واسه یک نفر که تو زندانه مملکت داره دچار چالش می
نا شناس 4 آبان 1391
اگر اقای لاریجانی جواب نمی داد سنگین تر بود و به توصیه رهبری هم نزدیکتر مردم انچه را از واقایع باید بفهمند کاملا درک کرده ومتوجه میشوند واقعا تعجب اوره مردم عادی این سخن رهبری را بهتر میفهمند تا مسولین که اختلافات را رسانه ایی نکنید انهم درشرایط جنگ اقتصادی ! واقعا الان ادم درک میکنه که رهبری از این بی مبالاتی ها چه خون دلی میخوره !!
نا شناس 4 آبان 1391
توی این شرایط سخت اقتصادی که مردم در سختی و مشقت فراوان بسر می برند به چه موضوعی پیش پا افتاده ای گیر داده اند . ما بخوبی می دانیم که این یک جنگ زرگری بیش نیست و برای دور کردن اذهان عمومی از مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و گم کردن رد اختلاس های چند هزار میلیارد ی و پنهان داشتن معضلات بیکاری ، فقر و اعتیاد باید هر روز موضوع جدیدی را علم کرد و مردم را سر کار گذاشت .و پشت پرده دست تان توی یک کاسه است و توی میهمانی های تان به ریش ملت می خندید. بیچاره ملت ایران که فکر می کند جامعه ای بسیار سیاسی است . اما از همه جوامع دیگر خام تر است
نا شناس 4 آبان 1391
از مطالب شما واقعا لذت بردم که تمام با قانون جوابش را دادید خداوند خیرتان دهد
نا شناس 4 آبان 1391
خدا سايه مقام رهبري را برسر همه ما مستدام بداردومعلوم نبود اگر ولايت فقيه نداشتيم اين مسائل پايش به كجا نميكشيد.بازهم بايستي يادآور جندين باره سخن امام شويم كه فرمودند."پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت آسيب وارد نشود."
نا شناس 4 آبان 1391
يك نفر از بيرون كشور ما را ببينه با خودش چي ميگه؟
رئيس جمهور اول از كشور گريخت.
رئيس جمهور دوم را به شهادت رسوندن.
رئيس جمهور سوم را در مسجد ترور كردند.
رئيس جمهور چهارم را پدر تمام جريانات ضد نظام مي دانند.
رئيس جمهور پنجم كه خب معلوم است فتنه گر و حامي فتنه است.
رئيس جمهور ششم هم كه اينطور . . .
.
تو خود حديث مفصل بخوان . . .
نا شناس 4 آبان 1391
شهدا چی رو ببینند؟
دعوای دو نفر رو که چی بشه؟
اون بیچاره ها فقط بخاطر امام رفتن
الان امام خامنه ای اذن جهاد بده همه حاضرن

ما تو نون شب موندیم حالا رئیس جمهور یکهو عاشق بازدید زندان شده
من یک کارگرم از نوع فوق لیسانس حقوق قضائی از ساعت 7 صبح تا 6 غروب کار میکنم روزی 5500 تومان یعنی به زحمت یک بسته پنیر میشه
همشون باید جوابگو باشن اون دنیا
این همه اهمال کردن با دور و بری های رئیس جمهور که اینم شد عاقبتش واسه یک نفر که تو زندانه مملکت داره دچار چالش می
نا شناس 4 آبان 1391
رئیس جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب میشه پس نماینده واقعی مردمه .
نا شناس 4 آبان 1391
1- رئیس جمهور منتخب بخشی از مردمه .
2- ایشون وکیل تام الاختیار نیست که هرجور دلش خواست ببره و بدوزه.
3- حدود اختیارات ریاست جمهوری به صراحت در قانون اساسی ذکر شده.
4-اعتبار پست ایشان منوط به پیروی از فرامین رهبری و احکام حکومتی است.
5-مقام ایشان گارانتی مادام العمر ندارد در صورت تخطی از وظایف و چهارچوب های قانونی براحتی عزل شده و با ابزار دموکراتیک جانشین وی انتخاب می شود.
6-ایشان هم مانند همه دارای حقوق و وظایف متقابل می باشد در این مبحث می توانید به نص صریح نهج البلاغه و قانون اساسی مراجعه بفرمائید.
نا شناس 4 آبان 1391
اصل ۱۱۳ قانون اساسی
پس‏ از مقام‏ رهبری‏ رئیس‏ جمهور عالیترین‏ مقام‏ رسمی‏ کشور است‏ و مسئولیت‏ اجرای‏ قانون‏ اساسی‏ و ریاست‏ قوه‏ مجریه‏ را جز در اموری‏ که‏ مستقیماً به‏ رهبری‏ مربوط می‏ شود، بر عهده‏ دارد.
نا شناس 4 آبان 1391
رییسی که حق نداره از یک زندان بازدید کنه یا اون رییس نیست یا کلمه رییس اشتباهی برای سرکارگر دولت انتخاب شده
نا شناس 4 آبان 1391
گويا تمام مشكلات كشور از جمله ارز و دلار و سكه و گراني و تورم و بيكاري، ازدواج و جوانان و مسكن و... حل شده فقط يك مورد از اجراي عدالت بر زمين مانده آن هم بازديد رئيس جمهور از زندان اوين است.
نا شناس 4 آبان 1391
يادمون باشه آقاي لاريجاني نبود كه اين قضيه به اين سادگي رو علني و بزرگش كرد .
فیضی 4 آبان 1391
خوب حالا رئیس جمهور پرتلاش و ولایی بقول شما می رفت زندان و مشاور خودشو می دید چی می شد ؟ اون که از شما درخواست مجوز و کرده بود . آقای قاضی القضات لطف کنید برادر دیگر خود را رئیس جمهور کنید تا مردم راحت شوند دیگه سران قواه با هم اختلاف نداشته باشند شاید مشکلات مردم کم شود
علی علیائی 4 آبان 1391
زئیس جمهور در سال آخر ریاست جمهوری عقل خود را ازدست داده است و بازیچه یک عده از افراد مجهوا الحال و منفور قرار گرفته است خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر کند آقای رئیس جمهور ( متاسفم که شمارا رئیس جمهور ایران اسلامی بدانم ) از شهدا و امام شهدا و مقام عظمای ولایت خجالت بکش و شرم کن و تا دیر نشده از آنها تبری کن هرچند که شما پوست کلفت تر ازآنی که متصور است می باشید چراکه با عملت این را ثابت کرده ای
كوشا 4 آبان 1391
گر فراغ بنده از بد بندگيست
گر تو با بد، بدكني پس فرق چيست؟
نا شناس 4 آبان 1391
هر دم از اين باغ بري مي رسد تازه تر از تازه تري مي رسد..........!
نا شناس 4 آبان 1391
هر دم از اين باغ بري مي رسد تازه تر از تازه تري مي رسد..........!
نا شناس 4 آبان 1391
هر دم از این باغ بری میرسد،تازه تر از تازه تری میرسد.................
نا شناس 4 آبان 1391
اقايون اين حرفها براي ما جوانان نون اب وشغل نميشه مردم گرفتارن
شما دنبال حل مشكل خودتون هستين
مردم را در يابين اون دنيا گراني را جلويش را بگيريد ................................اي خدا
اي حضرت مهدي كجاييييييييييييييييييييي ما بيچاره شديم درد مون را به كي بگيم خدايا ظهور امام عصر را برسان ما به هيچ كي بجز مهدي نداريم كه بتونه تواين مملكت مارو در يابه
مهدی 4 آبان 1391
جواب آقای لاریجانی آملی مازندرانی عالی بود باید جواب او امثال اورادادتا فکرنکنند مردم نمی دانند که آنان چقدر کج فهم ودارای سومدیریت ورده پنجی و.... هستند
نا شناس 4 آبان 1391
اصلا صلاح نیست دو برادر رئیس دو قوه باشند به نظرم رئیس جمهور بالاترین مقام بعد از رهبر است که متاسفانه آقایان خیلی اختیارات رئیس جمهور را محدود کردن و دیگر رئیس جمهور مفهومی ندارد
saravi 4 آبان 1391
تو زندان اوين چي هست كه رئيس جمهور نبايد ببينه نبايد وارد بشه به صلاح نيست -اونجا چه خبره كه مي ترسن خوب بزارن بره ببينيم چي مي شه!حتما مي اد مي گه بعدش بگم...... بگم........
نا شناس 4 آبان 1391
قانونا رييس جمهور بالاترين مقام بعد از مقام معظم رهبري ومسول مستقيم اجراي قانون اساسي است. چرا از بازيدش واهمه دارند؟
نا شناس 4 آبان 1391
چپ راست كارگزار عليه خدمتگزار
خودم 4 آبان 1391
آقای لاریجانی شما به جای جواب دکتر احمدی نژاد لطفا در مورد پیگیری پرونده ی برادران اظهار نظر بفرمایید.
نا شناس 4 آبان 1391
چون رئیس با رای مستقیم مردم انتخاب میشه. ایراد کار اینجاست!!
علی ایمانی 5 آبان 1391
آقا جان پر واضح است که طبق اصل 113 قانون اساسی ریاست جمهوری علاوه بر ریاست بر قوه مجریه ، مسئول اجرای قانون اساسی نیز می باشند . اگر ایشان را همانند سایر قوا محدود نمایند دیگر شخص دوم بودن نظام معنایی نخواهد داشت .
نا شناس 5 آبان 1391
شما رو بخدا اینقدر نگین رییس جمهور خدمتگذار... بزرگترین اختلاس تاریخ ایران توی این دولت رخ داده و بدترین اوضاع روابط خارجی در زمان این آقا رخ داد... وضع گرونی و ارز و ... هم که لازم به گفتن نیست من نمیدونم شما از کدوم خدمت حرف میزنین؟!
hsdv 5 آبان 1391
آقایان لاریجانی در نجف اشرف متولدشده ودر آکادامی های بریتانیای بزرگ تحصیل و پرورش یافته اند کلاس آقایان کجا کلاس احمدی نزاد کجا؟
علی 6 آبان 1391
مردم بدبخت وبیچاره ازگرانی دراین جامعه دارندفریادمیزننداون وقت آقایان دارندبه هم نامه نگاری وبه هم تذکردرموردتفسیرقانون اساسی می دهند؟انالله واناالیه راجعون
مم 6 آبان 1391
راستش پرونده محمدجواد دردادگاه ورامين چي شد ايا قاضي دادگاه ورامين جرات رسيدگي پرونده رادارد واقعا متاسفم كه رياست جمهوري ماهم اختياري نداره
نا شناس 6 آبان 1391
این همون بهترین رئیس جمهور تاریخ هست؟؟؟ به راستی بی بصیرت کیه؟؟؟

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.115 seconds.